هورادهوراد، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

هوراد

دوباره اومدیم

مدتها بود که مطلب و عکس نذاشته بودیم آخه سرمامانم خیلی شلوغ بود و البته یه ذره هم بعد از رفع مشکلاتش تنبلی کرد. دلمون برای نی نی وبلاگ و دوستای خوبمون تنگ شده بود. از  دوستایی که هلمون دادن تا دوباره وارد فضای شیرین این وبلاگ بشیم خیلی ممنونم. حالا من بزرگتر شدم و حدود یک سال و نیمیم شده . تقربیا اکثر دندونام در اومده و یا در حال در اومدنه. ولی در عوض شبا خوابم کمتر شده و بعضی وقتا به خاطر درد دندونام جیغ می زنم و مامانی و بابایی رو بیدار می کنم . بیچاره مامان از دستم یه خواب خوش نداره. یادگرفتم  درست وحسابی بوس کنم  و از راه دور بوس بفرستم مخصوصا مامان و بابا و آقاجون و البته محسن پسرخالمو که خیلی دوستش دارم و ...
13 بهمن 1390

بابا میاد دنبالمون

هوراد جان فردا بابا میاد اصفهان چند روزی می مونه و باهم بر می گردیم تهران . دعا کن این بار کارمون جور بشه و فقط یک بار دیگه برای جمع کردن وسایلمون بیاییم اصفهان و اونوقت برای همیشه بریم خونه گرم و دوست داشتنی خودمون و زندگی شیرینی که داشتیم با هم از سر بگیریم.   ...
22 تير 1390

سلامی دوباره

هورادجان امروز بعد از مدتها اومدم سرکار و خیلی دلم برات تنگ شده اما ترتیبی می دم که بتونیم دوباره با هم باشیم. این روزا به زودی می گذره و برای هردومون خاطره می شه . راستی فردا سالگرد ازدواج منو باباست. همینجا  از طرف خودم و  خودت به بابا تبریک می گم .         ...
8 تير 1390

یاد بابا

این هفته بابایی نتونست بیاد اصفهان تو هم مثل من خیلی دلتنگ با با بودی وهمش صداش می کردی. عیب نداره عوضش همین چهارشنبه می ریم تهران. ...
4 تير 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هوراد می باشد